اي مرا آزرده از خود گرپشيماني بيا
نغمه هاي ناموافق گرنميخواني بيا
تا كه سر پيچيدي از راه وفاگفتم برو
گر وفا اكنون اگر راهي نمي ماند بيا
يك نفس بامن نبودي مهربان اي سنگ دل
زان همه نامهرباني گر پشيماني بيا
تاب رنجوري ندارم در پي رنجم مباش
گر نخواهي جانم برنجاني بيا
خود تو داني چه دردها برجانم بگذاشتي
تانفس دارم اگر درفكر درماني بيا
نظرات شما عزیزان:
|